::ISLAMPP.COM::     دانلود کل سایت بصورت آفلاین! کلیک کنید
 

نمايش فتاوى

 

فتاوى -->> -->>  فتواى انتخاب شده

آیا پیامبر صحابی کرد زبان داشته؟
شماره فتوى 6485

تعداد بازديد 6035

فرستادن به دوست 

 چاپ كردن

تاريخ اضافه 2011-06-21

 

 

آیا احادیثی در مورد کردها داریم؟ آیا پیامبر اصحاب کرد زبان هم داشت؟ در زمان دیگر خلفا چه به سر ‏مردم کرد زبان آمد؟

 

 


 

 

الحمدلله،

نمی دانیم که احادیث ضعیف یا صحیحی در مورد کردها وارد شده باشد.‏

اما پیامبر صلی الله علیه وسلم صحابه ی کرد زبان داشتند بنام "جابان" رضی الله عنه که می ‏توانید در کتابهای (أسد الغابة) ابن الأثیر، و در (تجرید أسماء الصحابة) حافظ ذهبی، و در کتاب ‏‏(الإصابة فی تمییز الصحابة) ابن حَجَر عَسْقلانی مختصری درباره ی ایشان بیابید.‏

گفته می شود که جابان رضی الله عنه قبل از هجرت پیامبر صلی الله علیه وسلم به مدینه وارد ‏حجاز شدند و همانجا اسلام آوردند و با ایشان به مدینه هجرت نمودند، بنابراین جابان رضی الله ‏عنه جزو مهاجرین بودند.‏

او فرزندی بنام میمون با کنیه (ابوبصیر) داشته که ایشان جزو تابعین هستند و گفته شده که او ‏نیز صحابی بوده..‏

تابعی بزرگوار میمون بن جابان از پدرش روایت کرده که او (جابان) گفت: « سمعت رسول الله ‏صلی الله علیه وسلم غیر مرة، حتی بلغ عشراً، یقول‏:‏ ‏أیما رجل تزوج امرأة وهو ینوی أن لا ‏یعطیها صداقها، لقی الله عز وجل زانیاً‏»‏

یعنی: چندین بار از پیامبر صلی الله علیه وسلم شنیدم حتی به ده بار هم رسید که می فرمود: ‏هرگاه مردی زنی را به ازدواج خود درآورد ولی قصد ندادن مهریه اش را داشته باشد، بعنوان ‏زانی  خداوند متعال را ملاقات خواهد نمود.‏

این روایت را ابن مَنْـده، از أبی سعید مولی بنی هاشم، از أبی خالد از میمون کردی نقل کرده که ‏در کتاب (الإصابة فی تمییز الصحابة) ذکر شده است.‏

همچنین ابونعیم اصبهانی در کتاب "معرفة الصحابه" قسمتی را به "ابو میمون" اختصاص داده ‏و نوشته: «أبو میمون قیل : إن اسمه جابان، سمع النبی صلی الله علیه وسلم غیر مرة ، روی ‏حدیثه : أبو خلدة، عن میمون بن جابان، عن أبیه» "معرفة الصحابة" (21/89).‏

یعنی: «ابو میمون که گفته شده اسم او جابان است، بیشتر از یکبار از پیامبر صلی الله علیه ‏وسلم حدیث شنیده است، و حدیث او را ابوخلده از میمون از پدرش (جابان) روایت کرده است

و باز ابونعیم در مورد پسر او (میمون) قسمتی را اختصاص داده و روایتهای او را نیز آورده ‏است: «میمون الکردی، عن أبیه وقیل : اسمه جابان

‏6474-  حدثنا سلیمان بن أحمد ، ثنا محمد بن علی بن زید الصائغ ، ثنا أحمد بن عمر العلاف ‏الرازی ، قال : ثنا أبو سعید ، مولی بنی هاشم ، عن أبی خلدة ، قال : سمعت میمونا الکردی ، ‏وهو عند مالک بن دینار ، فقال له مالک بن دینار: ما للشیخ لا یحدث عن أبیه ؟ فإن أباک قد أدرک ‏النبی صلی الله علیه وسلم ، وسمع منه، فقال میمون : کان أبی لا یحدثنا عن النبی صلی الله علیه ‏وسلم مخافة أن یزید أو ینقص ، وقال: سمعت رسول الله صلی الله علیه وسلم یقول : « من کذب ‏علی متعمدا فلیتبوأ مقعده من النار»‏

یعنی: «میمون کردی، از پدرش که گفته شده اسم او جابان است.‏

سلیمان بن أحمد برای ما بازگو کرد: محمد بن علی بن زید الصائغ برای ما بازگو کرد: أحمد بن ‏عمر العلاف الرازی برای ما بازگو کرد: ‏أبو سعید مولی بنی هاشم از أبی خلدة ‏برای ما بازگو ‏کرد: میمون کُردی نزد مالک بن دینار بود که شنیدم مالک بن دینار به وی گفت: چرا شیخ از ‏پدرش برای ما حدیثی نقل نمی کند؟ چرا که پدر تو پیامبر صلی الله علیه وسلم را ملاقات کرده ‏است و از او شنیده، میمون گفت: پدرم زیاد از پیامبر صلی الله علیه وسلم حدیث روایت نمی ‏کرد زیرا می ترسید که آنرا کم و زیاد نقل کند، و می گفت: شنیدم که رسول خدا صلی الله علیه ‏وسلم می فرمود: «هرکس عمدا بر من دروغ ببندد پس جایگاه خویش را در آتش مهیا ببیند».‏

‏6475 - ولکن سأحدثکم بحدیث سمعته یحدث به غیر مرة ، ولا مرتین ولا ثلاث ، یقول : سمعت ‏النبی صلی الله علیه وسلم یقول: «أیما رجل تزوج امرأة تزوجها یوم تزوجها ، وهو لا یرید أن ‏یعطیها مهرها ، لقی الله عز وجل یوم القیامة وهو زان ، وأیما رجل استدان دینارا ، وهو لا یرید ‏أداءه فمات ولم یؤده ، لقی الله عز وجل یوم القیامة سارقا»‏

اما حدیثی را برایتان روایت می کنم که پدرم بیش از یکبار آنرا نقل می کرد یعنی نه دو بار و ‏نه سه بار (بلکه بیشتر)، می گفت: شنیدم که پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرمود: «هرگاه ‏مردی زنی را به ازدواج خود درآورد ولی قصد ندادن مهریه اش را داشته باشد، بعنوان زانی ‏خداوند متعال را ملاقات خواهد نمود، و هر مردی که دیناری را به قرض بگیرد و قصد پس ‏دادن آنرا نداشته باشد و بمیرد و قرضش را ادا نکند، در روز قیامت بعنوان یک سارق خدا را ‏ملاقات می کند».‏"معرفة الصحابة" (21/252-254).‏

 

نام جابان کُردی و پسرش ابوبصیر در مروج الذهب مسعودی ـ دایره المعارف اسلامی ـ طبقات ‏الکبری سبکی ـ قاموس المحیط فیروزآبادی ـ مغازی ابن اسحاق و فتوح الشام واقدی آمده است.‏

ابن اسحاق و طبری می گویند که ابوبصیر فرزند جابان الکُردی در مکه توسط مشرکین زندانی ‏و شکنجه شده و از هجرت او جلوگیری می‌کردند، پس این افراد در مکه و قبل از هجرت به ‏حضور رسول خدا رسیده و مسلمان شده‌اند.

 

اما منظور سوال کننده را از جمله (در زمان دیگر خلفا جه به سر مردم کرد زبان آمد) نمی ‏دانیم؟! ملت کرد هم مانند دیگر ملتهای دیگر بر اثر مجاهدت و تلاشهای اصحاب بزرگوار ‏رسول خدا صلی الله علیه وسلم بویژه در زمان خلافت عمر ابن خطاب رضی الله عنه به دین ‏هدایت و سعات – اسلام- مشرف شدند، و از آنزمان بجای دین خرافات و شرک مجوسیت ‏بعنوان مسلمانانی در ارتش اسلام قرار گرفتند و همراه سایر برادران خود در دیگر اقوام به ‏اسلام و مسلمین خدمت کردند.‏

در ابتدا در سال 18 هجری سپاهیان کُرد به همراه سپاهیان ساسانی در منطقه احواز با مجاهدین ‏روبرو شدند، ابن جریر به‌ سند خود از سیف از اساتیدش می‌نویسد که کردها و گروهی از ‏فارسها تجمع بزرگی برای رویارویی با مسلمانان تدارک دیده بودند. در نواحی اهواز ابو موسی ‏با آن‌ها برخورد کرد ولی قبل از فتح، راهی اصفهان شد و ربیع بن زیاد را به جای خود گذاشت ‏و مسلمانان پس از نبرد سختی با کردها، آن‌ها را شکست دادند و غنایم بی‌شماری به دست ‏آوردند و خبر فتح با خمس غنایم را نزد عمر رضی الله عنه فرستادند. ‏تهذیب وترتیب البدایة ‏والنهایة ص172 ‏.‏

و بعدها در سال 21 هجری به دستور عمر ابن خطاب رضی الله عنه ارتشی از مجاهدین ‏صحابه عازم (شهرزور : ناحیه ای از کردستان) شدند که در آنجا مجاهدین شکست خوردند ولی ‏بعدا با اعزام لشکر دیگری موفق به فتح آنجا شدند.‏

 

والله اعلم

وصلی الله وسلم علی محمد وعلی آله وأصحابه والتابعین لهم بإحسان إلی یوم الدین

سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت

IslamPP.Com