الحمدلله، پاسخ سوال اول در سایت موجود است، لطفا به فتوای شماره (2548) مراجعه کنید. اما در مورد مرگ مغز، آنچه که امروز در مورد مرگ مغزی مطرح است اینست که، آیا این پدیده بعنوان مرگ معتبر است، بگونه ایکه بر شخصی که دچار آن شده است بتوان تمامی احکام وفات شرعی را جاری کرد. یا اینکه؛ مرگ وی اعتبار دارد ولی احکام شخص زنده بر وی جاری می شود؟!؟ علمای معاصر در این امر اختلاف دارند، برخی از علما مرگ مغزی را بعنوان مرگ معتبر می دانند و از جمله این علما، مجمع فقه اسلامی است که مرگ مغزی را بعنوان مرگ شرعی معتبر دانسته اند؛ البته به شرطیکه تمامی وظایفی که مغز دارد تعطیل شده باشد و پزشکان متخصص اعلام نمایند که به هیچ وجه مریض به حالت قبل از مرگ مغزی باز نخواهد گشت، گرچه بعضی از اعضای بدن مانند قلب همچنان به کار خود توسط دستگاههای مربوطه ادامه می دهند. ولی بعضی دیگر از علمای معاصر مرگ مغزی را به دلیل اینکه در اینحالت قلب مریض در حال طپش است و نبض وی عمل کرده و نفس می کشد، را بعنوان مرگ شرعی معتبر نمی دانند.
و بنظر می رسد که این قول اخیر ارجح باشد زیرا چه بسا بسیار اتفاق می افتد که شخصی که دچار مرگ مغزی شده است، بعد از آن بهبود یافته و به زندگی خود ادامه داده است. مثلا روزنامه شرق الاوسط در نسخه اینترنتی خود به تاریخ 30/6/2001 خبر داد ؛ دانشمندی بریتانیایی که متخصص مرکز مطالعات بیمارانی که دچار حمله قلبی شده اند است اعلام کرد که دلائلی مبنی بر ادامه هوشیاری و بیداری انسان حتی بعد از توقف اعمال مغز وجود دارد و اظهار داشت که او در حال مطالعه موارد بالینی است که پزشکان از آن بعنوان موارد معتبری می دانند که پس از مرگ مغزی باعث حیات می شود. و علامه محمد محمد مختار الشنقیطی در کتاب خود " الجراحة الطبیة " از علامه بکر أبی زید نقل می کند که گفت: "جمعی از پزشکان حکم بر مرگ مغزی شخصی کردند و لذا از خانواده ی وی خواستند که اجازه دهند تا برخی از اعضای بدن وی را (به محتاجین) پیوند زنند ولی خانواده وی با آن مخالفت کردند، بعد از آن الله تعالی (ادامه)حیات را بر وی نوشت و او تا به الان به زندگی خود ادامه می دهد." همچنین مجله "المسلمون" در شماره : 232 بتاریخ 11/12/1409هـ نوشت که :" کودکی بدون مغز متولد شد و پزشکان اعلام کردند که او بیشتر از دو هفته زنده نخواهد بود، در حالیکه پنج سال از آن اعلام گذشته (و کودک همچنان زنده است)... " و آنچه که نزد پزشکان مسلم است اینست که ؛ بدن شخصی که دچار مرگ مغزی شده است دوا و درمان را قبول کرده و با آن نشو و نما می کند و اگر شخص مرده باشد هیچگونه وسایل حیات را قبول نمی کند. همچنین کتاب و سنت احکام وفات را جز بر کسی که تماما مرده باشد مترتب نمی سازد و اصل بقای حیات است و حیات از وی ساقط نمی شود مگر با یقین کامل. و پزشکانی که مرگ مغزی را معتبر می دانند؛ در برابر خطاهای احتمالی در تشخیص خود معترف هستند و این مسئله بسیار خطیر است که حکم بر مرگ انسانی شود در حالیکه حفظ و صیانت از جان وی از ضروریات شرعی است. و فقها علامتهای فوت را چنین ذکر کرده اند: قطع تنفس، ازکار افتادن پاها، ازکار افتادن چشم ها، باز شدن لبها،جدا شدن و شل شدن مچ ، کج شدن بینی، شل شدن پوست صورت، و چند مورد دیگر ذکر کرده ند."(منبع:اسلام وب) به هرحال آنچه که در مورد مرگ مغزی می توان گفت اینست که بین علمای معاصر اختلاف نظر است که آیا می توان مرگ مغزی را بعنوان مرگ حقیقی و شرعی بحساب آورد یا خیر؟(که اگر بعنوان مرگ شرعی بحساب آورده شود بنا به قول راجح علما اهدای اعضای وی به مسلمانان جایز است) ولی شایسته است که مسلمانان جانب احتیاط را درنظر بگیرند و نبایستی حکم به مرگ شرعی شخصی که دچار مرگ مغزی شده است داد.والله اعلم " اما اهدا کردن عضوی از اعضای مسلمان (زنده) به مسلمانی دیگر، ما بین علما محل اختلاف است؛ برخی از علما مطلقا هرگونه پیوند اعضا را از مسلمان به مسلمان که هر دو زنده اند را جایز می دانند حال آن عضو قلب باشد یا دست یا کلیه، ولی برخی دیگر از علما آنرا مطلقا ناجایز دانسته و فرقی را بین نوع عضو نمی گذارند. در این میان برخی دیگر از علما قائل بر تفصیل شده اند، بدین معنی که؛ اهدای عضوی از بدن مسلمان که با آن عضو دچار مرگ نمی شود و به اصطلاح حیات وی دچار خطر نمی گردد را جایز دانسته اند، مانند کسی که کلیه خود را اهدا می کند ولی اهدای برخی دیگر از اعضا همچون قلب را جایز نمی دانند زیرا حیات وی از بین رفته و این امر را جزو انتحار (خودکشی) دانسته اند که حرام است. زیرا الله تعالی می فرماید:« لاَ تَقْتُلُواْ أَنفُسَکُمْ»(نسا 29) یعنی: خودکشی نکنید. اما اهدای (هر نوع) عضو بدن مسلمان به کافر (که اهل ذمه نباشد) جایز نیست" (منبع:اسلام وب). اما اگر کسی از روی جهل یکی از اعضای بدن مسلمانی را به کافری اهدا کند، حال آیا آن عضو نیز با آن کافر در آتش خواهد سوخت یا خیر؟! بنظر امری ناصحیح باشد، زیرا مثلا کسی که قلبش را به شخص دیگری اهدا می کند در قیامت آن قلب نیز زنده خوهد شد و نزد صاحب اصلی خود بازمی گردد. به هر حال این مسئله مجهول است و کسی نمی تواند بدان حکم دهد زیرا ما بدان خبر داده نشده ایم و به آن اندازه از حقایق باخبریم که الله تعالی و رسولش صلی الله علیه وسلم به ما خبر داده اند. بنابراین می گوییم خداوند بدان آگاهتر است. والله اعلم وصلی الله وسلم علی محمد و علی آله و اتباعه الی یوم الدین سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت IslamPP.Com |