::ISLAMPP.COM::     دانلود کل سایت بصورت آفلاین! کلیک کنید
 

نمايش فتاوى

 

فتاوى -->> -->>  فتواى انتخاب شده

جماعت تبلیغ و ایرادات وارد بر آنها
شماره فتوى 5003

تعداد بازديد 5939

فرستادن به دوست 

 چاپ كردن

تاريخ اضافه 2010-07-11

 

میشه خیلی دقیق وروشن بدعتهایی که در جماعت وتبلیغ واقعا وجود داره بگین (چیزی که همه علما اجماع دارن) خیلی خیلی ضروریه چون توی دو راهیگیر کردم .


الحمدلله،

البته ذکر تک تک بدعتها در اینجا ممکن نیست. ولی بصورت کلی ایرادهایی بر این جماعت وارد است:

در سایت "اسلام – سؤال و جواب" در مورد جماعت تبلیغ چنین آمده است:

"جماعت تبلیغ" از جمله جماعت های خدمتگذار برای اسلام است، و تلاش این جماعت در جهت دعوت به سوی خداوند انکار نمی شود، اما این جماعت همانند بسیاری از جماعات دیگر در خطا و اشتباهاتی افتاده اند، و ملاحضاتی بر (این جماعت) وجود دارد که بصورت مختصر در زیر خواهد آمد. البته باید توجه داشت  اشتباهات این جماعت بر حسب اینکه در چه مجتمع و مکانی بسر می برند متفاوت است، چنانچه در مجتمعاتی که علم و علما در آنجا ظاهر است و مذهب اهل سنت و جماعت(به فهم سلف) در آن منتشر شده، پس اشتباهاتشان نیز تا حد بسیار کمی  کاهش یافته،  ولی در اجتماعات دیگر (که چنین ویژگی هایی ندارند) خطاهای آنها نیز افزایش می یابد.

 

از جمله اشتباهات آنها بصورت زیر است:

1- عدم اختیار و اتخاذ عقاید اهل سنت و جماعت( به فهم سلف) ، و این امر در عقیده ی برخی از افرادشان واضح و مشخص است و حتی گاها در برخی از رهبرانشان نیز دیده می شود.

2- عدم اهتمام آنها به (یادگیری)علوم شرعی.

3-  تأویل آیات قرآن و نقل معانی آنها بگونه ای که مخالف مراد الله تعالی است، از جمله تأویل آنها از آیات جهاد به اینکه مقصود از آن "خروج جهت دعوت" است، و همچنین آیاتی که دارای لفظ "خروج" و مشتقات آنها هستند را چنین تأویل می کنند که به معنی خروج برای دعوت در راه خدا می باشند.

4- ترتیب (و روشی) که برای خروج (جهت دعوت) مشخص کرده اند به عنوان عبادت قرار داده و بدان متعبد می شوند، به آیات قرآنی استدلال می کنند و مقصود آن آیات را همان ایام و ماه هایی که خود (جهت دعوت) مشخص کرده اند، قرار می دهند. وضعیت آنها به همین امر محدود نشده است بلکه گمراهی بین آنها شایع و منتشر شده است البته با وجود تعدد مناطق و سرزمین ها و اختلاف اشخاص.

5- افتادن آنها در بعضی از مخالفات شرعی، از جمله مردی را (از بین خود) قرار داده اند که هنگام خروج جماعت برای دعوت به سوی خدا دعا می کند، و موفقیت یا شکست خود را بر صداقت آن دعا کننده و قبول شدن دعایش معلق کرده اند.

6- انتشار احادیث ضعیف و موضوع بین آنها، در حالیکه این امر شایسته ی کسی نیست که متصدی دعوت به سود خداست.

7- عدم گفتار از "منکرات" ، چراکه گمان می کنند امر به معروف (نهی از منکرات) را بی نیاز می گرداند و لذا می بینیم که از منکرات شایع شده بین مردم سخنی نمی گویند در حالیکه شعار امت اسلام چنین است: « وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»آل عمران 104 ( باید از میان شما، جمعی دعوت به نیکی، و امر به معروف و نهی از منکر کنند! و آنها همان رستگارانند.) ، پس رستگاران آن کسانی هستند که هم امر به معروف می کنند و هم  نهی از منکر، و فقط یکی از آن دو را سرمشق خود قرار نمی دهند.

8- بعضی از آنها در تحسین نفس و غرور قرار گرفته اند و توسط آن غیر خود را تحقیر و بی احترامی می کنند حتی بر اهل علم تعدی و جسارت جسته و علما را چنین وصف می کنند که آنها نشسته و خوابیده اند، و گاهی در ریا قرار گرفته، لذا وی را می بینی که چنین می گوید که او از دیار خود خارج شده و مسافرت کرده و دیده و شنیده است و این امر او را در چیزی قرار می دهد که از آنچه ذکر کردیم قابل ستایش نیست.

9- خروج برای دعوت را از بیشتر  عبادات مانند جهاد و کسب علم را افضل تر قرار داده اند در حالیکه این عبادت از جمله واجبات بوده یا گاها بعضی از آنها بر گروهی از مردم واجب است.

10- جرأت بعضی از آنها بر فتوی دادن و تفسیر آیات قرآن و شرح احادیث و این امر در مورد آنها واضح است که هر یک از آنها مردم را خطاب قرار می دهند و (تفسیر و حدیث) را برای آنها بیان می کنند، و این امر باعث می شود که این افراد بر شرع جرأت پیدا کنند، و کلام او را خالی از بیان حکم یا حدیث یا تفسیر آیتی نیست در حالیکه او در این موارد چیزی نخوانده (و بر آن تسلط ندارد) و یا (تفسیر آیت یا شرح حدیث را) از یکی از علما نشنیده تا از او نقل کند و بعضی از آنها از جمله تازه مسلمانان و هدایت شده گان هستند.

11- تفریط بعضی از آنها در ادای حقوق فرزندان و زن.

 

و بر همین اساس علمای بزرگوار اسلام خروج با آنها (و داخل شدن به جماعت آنها) را جز برای کسی که قصد دارد تا اشتباهاتشان را اصلاح نماید جایز نمی دانند.

و الته شایسته نیست که ما مردم را از آنها با ساقط کردنشان بطور کلی، دلسرد کنیم بلکه باید خطا و اشتباهات آنها را اصلاح کرده و آنها را نصیحت نماییم تا تلاش آنها تداوم داشته باشد و پیام رسان دین بر وفق کتاب و سنت باشند.

و این فتوای بعضی از علما در مورد "جماعت تبلیغ" است:

1- شیخ عبد العزیز بن باز رحمه الله می گوید:

نزد جماعت تبلیغ بصیرت در مسائل عقیده وجود ندارد، پس جایز نیست که (جهت دعوت) با آنها خروج کرد (و به جماعت آنها وارد شد) جز برای کسی که صاحب علم و بصیرت و با عقیده ی صحیحی است که اهل سنت و جماعت بر آن قرار دارند، تا از این طریق بتواند آنها را نصیحت و ارشاد کند و در امر خیر همکار آنها شود زیرا آنها در عملشان فعال و قوی هستند اما به علم بیشتری نیاز دارند و همچنین به علمای توحید و سنت احتیاج دارند تا آنها را روشن کنند، خداوند همگی را به فهم در دین و استقامت بر آن توفیق نماید. ‏" مجموع فتاوی الشیخ ابن باز " ( 8 / 331) . ‏

 

2- شیخ صالح فوزان حفظه الله می گوید:

خروج در راه خدا آن خروجی نیست که آنها الان از آن تعبیر می کنند بلکه خروج در راه خدا، در حقیقت خروج برای تهاجم و جنگ است اما آنچه که آنها امروزه خروج می نامند در حقیقت بدعتی است که از سلف وارد نشده است. و خروج انسانی که به سوی خدا دعوت می کند مقید به روزهای معینی نیست بلکه هرگاه بر او امکان و مقدر گشت دعوت می کند بدون اینکه مقید به (همراهی با) جماعتی شود یا مقید به (دعوت) برای مدت چهل روز یا کمتر یا بیشتر شود.

و همچنین آنچه که بر یک  داعی واجب است آنست که باید دارای علم باشد و برای انسانی جایز نیست که به سوی الله دعوت می کند اما جاهل باشد، الله تعالی می فرماید:« قُلْ هَذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَی اللّهِ عَلَی بَصِیرَةٍ »( بگو: «این راه من است ، و با بصیرت کامل، همه مردم را به سوی خدا دعوت می‏کنیم)، و این بدین معناست که باید بر اساس علم دعوت کند زیرا بر داعی لازمست آنچه را که به سوی آن دعوت می کند از واجب و مستحب و حرام و مکروه بشناسد و آنچه که مایه ی شرک و معصیت و کفر و فسق و عصیان است را بشناسد و درجات انکار و کیفیت آنها را بداند.

و خروجی که (برای دعوت صورت میگیرد) ولی باعث شود تا او را جهت کسب علم بازدارد امری باطل است، زیرا کسب علم فریضه ای است که جز با آموزش بدست نمی آید و این علم با الهام حاصل نمی شود و این از خرافات صوفیه ی گمراه است، زیرا عمل بدون علم گمراهی است و رسیدن به علم بدون آموزش دیدن وهمی اشتباه است. ( از کتاب " ثلاث محاضرات فی العلم والدعوة " ). ‏

 

دعوت می کنیم به فتوای (1924) نیز مراجعه کنید.

 

والله اعلم

وصلی الله وسلم علی محمد وعلی آله وأصحابه والتابعین لهم بإحسان إلی یوم الدین

سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت

IslamPP.Com