::ISLAMPP.COM::     دانلود کل سایت بصورت آفلاین! کلیک کنید     ::ISLAMPP.COM::     @ توجه توجه @ به سؤالات تکراری پاسخ داده نخواهد شد، پس لطفا قبل از ارسال سوال، در سایت جستجو کنید@

 اخبار جديد

صفحه أصلى

فتاواى متن

فتاواى صوتى

فتاواى تصويرى

گروهبندى فتاوى

كتابخانه فتاوى

جديدترين فتاوى

دانلود کتاب

اصول و تعبير خواب

فرستادن سؤال

جستجو در سايت

پيشنهادات و انتقادات

ارتباط با ما

درباره ما

آمار سايت

7108851 تعداد بازديد سايت

29705 تعداد كل فتاوى

9091 تعداد فتاواى متن

11381 تعداد فتاواى صوتى

9233 تعداد فتاواى تصويرى

169316307 تعداد كل فتاواى خوانده وشنيده شده

119365 تعداد كل فتاواى ارسال شده

 

نمايش فتاوى

 

فتاوى -->> -->>  فتواى انتخاب شده

شأن نزول آیات 55 و 67 سوره ی مائده چیست؟ آیا در مورد ولایت علی رضی الله عنه است؟
شماره فتوى 4230

تعداد بازديد 5780

فرستادن به دوست 

 چاپ كردن

تاريخ اضافه 2010-02-26

 

 

سوالی که داشتم در باب مسئله شان نزول است. ببینید اگر قران کریم جامع و مانع است نیازی به دانستن شان نزول نیست چرا این که شان نزول روایت است و امکان خطا در گزارش و دیگر مسائل مانند خبر واحد بودن در آن راه دارد. حال ببینید این همه جنجال بر سر ایاتی مانند آیه 55 و 67 سوره مائده که اشاره به ولایت علی و ابلاغ آن در حجه الوداع هست در صورتی که در ظاهر آیه ابدا نشانی از این نیست؟ نظرتان در باره این موضوع بفرمایید به خصوص در باب این آیه 67 که معرف به آیه ابلاغ است.

 


 

الحمدلله،

شناخت و آشنایی با اسباب نزول آیات قرآن دارای فواید ارزشمندی است و کسی که خلاف آنرا بگوید به خطا رفته است. از جمله فواید اسباب نزول،علم به معنا و مفهوم آیه یا رفع اشکال آنست.

واحدی می گوید:درک تفسیر آیه بدون آگاهی از قصه و بیان سبب نزول آن ممکن نیست.

ابن دقیق العید گفته است: بیان سبب نزول، روش استوار برای درک و فهم معانی قرآن است.

ابن تیمیه بر آن است : شناخت سبب نزول، به فهم آیه کمک می کند، بدون شک علم به سبب علم به مسبب را در پی خواهد داشت، چنانکه درک معانی برخی از آیات برای گروهی از گذشتگان دشوار و پیچیده شد تا این که به سبب نزول آنها آگاهی حاصل کردند و اشکال ایشان رفع گردید.

اما در مورد صحت و سقم روایات نقل شده در خصوص بیان شان نزول آیات باید گفت که، اگر از اصول و قواعد علم روایت بخوبی استفاده شود می توان روایات دروغ یا ضعیف را از روایات درست تشخیص داد و لذا تنها دشواری کار بررسی سند روایات و بررسی و جرح و تعدیل راویان است تا به صحت آن روایات پی برد.

واحدی گفته است: بیان اسباب نزول قرآن کریم جایز نیست مگر به روایت و شنیدن از کسانی که تنزیل را مشاهده کرده اند و از اسباب نزول آن آگاهی یافته و برای دانستن آن به بحث و پژوهش پرداخته اند.

محمد بن سیرین می گوید: از عبیده درباره آیه ای از قرآن پرسیدم. گفت: از خدا بترس و آنچه راست و درست است بگو، آنان که می دانستند این آیه به کدام سبب نازل شده درگذشتند.

حاکم در علوم الحدیث می گوید: هرگاه یکی از اصحاب که شاهد و ناظر تنزیل وحی بوده بگوید این آیه درباره فلان چیز نازل شده است، آن خبر مسند است.

توصیه می شود که به مقدمه کتاب "اسباب نزول قرآن کریم" نوشته ی جلال الدین سیوطی رجوع کنید.

 

اما دربیان سبب نزول آیه ی 67 سوره مبارکه مائده که می فرماید:

« یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ»

یعنی: «‏ ای فرستاده ( خدا ، محمّد مصطفی ! ) هر آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده است ( به تمام و کمال و بدون هیچ گونه خوف و هراسی ، به مردم ) برسان ( و آنان را بدان دعوت کن ) ، و اگر چنین نکنی ، رسالت خدا را ( به مردم ) نرسانده‌ای ( و ایشان را بدان فرا نخوانده‌ای . چرا که تبلیغ جمیع اوامر و احکام بر عهده تو است ، و کتمان جزء از جانب تو ، کتمان کلّ بشمار است ) . و خداوند تو را از ( خطرات احتمالی کافران و اذیّت و آزار ) مردمان محفوظ می‌دارد ( زیرا سنّت خدا بر این جاری است که باطل بر حق پیروز نمی‌شود . و ) خداوند گروه کافران ( و مشرکانی را که درصدد اذیّت و آزار تو برمی‌آیند و می‌خواهند برابر خواست آنان دین خدا را تبلیغ کنی ، موفّق نمی‌گرداند و به راه راست ایشان ) را هدایت نمی‌نماید».

در بیان شان نزول این آیه چندین سبب نقل شده است ولی اکثر آن روایتها ضعیف و مردودند ولی روایت زیر بدون نقص است و روایت آن صحیح است:

ابن مردویه و طبرانی از ابن عباس ری الله عنهما روایت کرده اند که : از رسول الله صلی الله علیه وسلم به وسیله چند نفر محافظت می شد، ابوطالب هر روز چند نفر از افراد بنی هاشم را با پیامبر جهت محافظت می فرستاد تا آنکه آیه « یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ ..» نازل شد. ابوطالب خواست بازهم نگهبان به نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم بفرستد. پیامبر فرمود: ای عمو، خداوند مرا از شر انسانها و جن حفظ می کند.

و این امر روشن می سازد که این آیه مکی بوده است.

یکی از دلایل روشن بر این‌که‌ آیه‌ی فوق الذکر بر «امامت» دلالت ندارد، این است که این آیه شرط دلیل اصولی که محکم بودن و صراحت و وضوح در دلالت بر مقصود است، دارا نیست.

این آیه – در بهترین شرایط – متشابه است، و احتمال چند معنا را دارد. پس این آیه نص صریح در امامت عام و امامت فرد خاصی نیست و استدلال به آن برای قضیه‌ی امامت، استدلال به چیزی ظنی و احتمالی است، و مسأله‌ی امامت در این آیه منصوص علیه نیست، بلکه از راه استنباط می‌توان به این مسأله رسید.

و مسأله‌ای که از راه استنباط و اجتهاد به دست آمده باشد، در اصول دین جایگاهی ندارد و نمی‌تواند بدان تکیه کرد. و قائل شدن به آن، پیروی از آیات متشابه می‌باشد که از آن نهی شده است.

امامیه معتقدند که این آیه از آخرین آیاتی نازل شده است، و آن هم فرمان جازم و قطعی خداوند به پیامبرش صلی الله علیه وسلم  است که امامت علی را به مردم ابلاغ نماید.

این اعتقاد مستلزم آن است که قضیه‌ی «امامت» قبل از نزول این آیه، به مردم ابلاغ نشده است. در نتیجه استدلالشان به همه‌ی آیاتی که قبل از این آیه نازل شده، باطل می‌سازد. مانند آیه‌ی:

«إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آَمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ »(مائده / 55)

«جز این نیست که ولیّ شما، خداوند و رسولش و مؤمنانی هستند که نماز بر پای می‏دارند، و زکات می‏پردازند، و ایشان پیوسته نمازگزارند».

زیرا اگر منظور از این آیه، امامت علی رضی الله عنه  است این بدان معناست که پیامبر صلی الله علیه وسلم  «امامت» را قبلاً ابلاغ نموده است. پس دیگر چه معنی‌ای دارد که خداوند بعد از آن به پیامبر صلی الله علیه وسلم  دستور بدهد که امامت را ابلاغ نماید به گونه‌ای که عدم تبلیغ امامت، به معنای عدم تبلیغ رسالت خداست؟

همانا ادعای این‌که‌ تبلیغی که پیامبر صلی الله علیه وسلم  بدان امر شده، قضیه‌ی «امامت» علی است، می‌توان آن‌را با ادعایی همانند آن رد نمود. مثلاً گفته شود: منظور امامت ابوبکر رضی الله عنه  است، و همانا «امام» بعد از پیامبر صلی الله علیه وسلم  ابوبکر صدیق است و دلیل این امر، فرموده‌ی خداوند است که می‌فرماید:

« یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ»

«ای فرستاده‌ی (خدا، محمد مصطفی)! هر آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده است (به تمام و کمال و بدون هیچ گونه خوف و هراسی، به مردم) برسان (و آنآن‌را بدان دعوت کن)».

که منظور ابلاغ امامت ابوبکر  رضی الله عنه  است. و از جمله چیزهایی که مؤید این مطلب است، این‌که پیامبر صلی الله علیه وسلم  در ایام بیماری‌اش در نزدیکی‌های وفات، او را جانشین خود در نماز نمود. بنابراین، بعد از پیامبر صلی الله علیه وسلم ، ابوبکر رضی الله عنه  امام و پیشوای مسلمانان است. و روایات زیادی – و بلکه آیاتی – وجود دارند که این مطلب را تأیید و تقویت می‌نمایند. همانا عبارت « مَا أُنزِلَ» عام و مجمل است، و هر یک از ائمه می‌تواند مشمول آن شود. مادام که قضیه، قضیه‌ی ادعاست.

اگر اصول دین با چنین دلایلی اثبات می‌شد، بدون شک مسیلمه‌ی کذاب برای اثبات پیامبری خود به این آیه استدلال می‌کرد و ادعا می‌نمود که قضیه‌ی پیامبری او از جمله مواردی است که از طرف پروردگار نازل شده و محمد صلی الله علیه وسلم  به تبلیغ آن مأمور شده است.

به خاطر فایده‌ی بیشتر و توضیحاتی اضافی می‌گوییم:

عبارت « مَا أُنزِلَ »عام است و در قرآن مخصصی ندارد

در اصول فقه آمده که اسم موصول از الفاظ عموم است همان طور که خداوند متعال می‌فرماید:

« لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَات وَمَا فِی الأَرْضِ»

«آنچه در آسمآن‌ها و زمین است، از آنِ خداست».

و به کسی می‌گویی: «أعطنی ما فی جیبک» «آنچه در جیبت است به من بده». یا می‌گویی: «اجتنب ما یضرک» «دوری کن از آنچه که به تو ضرر می‌رساند».

پس فرموده‌ی خداوند: «بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ» عام است، و شامل تمامی آنچه که بر پیامبر صلی الله علیه وسلم  نازل شده، می‌گردد. پس تخصیص دادن تبلیغ به امر معینی، با عام بودن نص منافات دارد، و باید دلیلی باشد که آن‌را تخصیص دهد.

شرط مخصص آن است که داخل خود نص باشد و در خارج آن نباشد، و گرنه نص به گونه‌ای می‌شود که ذاتاً بر امری دلالت نکند. به همین سبب تخصیص آیه به وسیله‌ی روایت درست نیست و تخصیص آیه به وسیله‌ی روایت، دلیل آشکاری است بر این‌که‌ آن آیه ذاتاً بر مقصود دلالت ندارد؛ از این‌رو استدلال به آن باطل می‌شود، و استدلال به روایت از جهت دیگری نیز مردود است، و آن این‌که‌: استدلال به روایات در اصول دین، صحیح نیست مادام که این اصول قبلاً به وسیله‌ی آیات ثابت نشده باشند.

همانا نص آیه‌ی مذکور را نمی‌توان به عنوان دلیل – اگر چه متشابه هم باشد – بر مسأله‌ی امامت معتبر دانست؛ چون الفاظ این آیه به هیچ وجه احتمال معنی امامت را ندارد، و این معنی هرگز به ذهن خواننده‌اش خطور نمی‌کند مگر قبلاً به او تلقین کرده باشند. پس در این نص چیزی نیست جز فرمان خداوند متعال به پیامبرش صلی الله علیه وسلم  جهت تبلیغ آنچه که بر او نازل شده است. و این هم در تمامی آنچه که بر او نازل شده، عام است و منحصر به امر معینی نمی‌باشد. پس اگر «امامت» از جمله چیزهایی است که بر پیامبر صلی الله علیه وسلم  نازل شده و تبلیغ آن بر پیامبر صلی الله علیه وسلم  واجب است؛ در این صورت به آیاتی که قبلاً نازل شده می‌نگریم: آیا نامی از «امامت» در آن‌ها برده شده است؟ اگر «امامت» در آن‌ها ذکر نشده باشد، در این صورت امامت از چیزهایی نیست که پیامبر صلی الله علیه وسلم  به تبلیغ آن مأمور شده باشد، چون جزو «ما انزل» نیست.

سیاق آیه:

این آیه در میانه‌ی دو آیه‌ آمده که در هر دو لفظ: «ما أنزل» که خطاب به اهل کتاب است، وارد شده است، و بدون شک «امامت» یا «امامت علی» از جمله‌ی آنچه که از سوی پروردگارشان بر آن‌ها نازل شده، نیست؛ پس لفظ «ما أنزل» احتمال چنین معنایی ندارد.

بنابر این فرق میان «ما أنزل» در نزد اهل کتاب و «ما أنزل» در نزد ما مسلمانان – که هر دو یکی است – چیست که «امامت» و بلکه «امامت علی» از جمله چیزهایی می‌باشد که از سوی پروردگارمان بر ما نازل شده است؟

خداوند متعال در سیاق این آیه می‌فرماید:

« وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِیلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَکَثِیرٌ مِنْهُمْ سَاءَ مَا یَعْمَلُونَ (66) یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ (67) قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لَسْتُمْ عَلَی شَیْءٍ حَتَّی تُقِیمُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِیلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ وَلَیَزِیدَنَّ کَثِیرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ طُغْیَانًا وَکُفْرًا فَلَا تَأْسَ عَلَی الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ »(مائده / 66ـ68)

«و اگر آنان به تورات و انجیل (اصلی و دست نخورده) و بدانچه که از سوی پروردگارشان (به نام قرآن) بر آنان نازل شده است عمل بکنند (و در میان خود قوانین الهی را پیاده کنند و بر پای دارند) از بالای سر خود و از زیر پای خود (و از هر سو، غرق در نعمت شده و از آسمان و زمین) روزی خواهند خورد. (اهل کتاب همه یکسان نیستند) جمعی از آنان عادل و میانه‌روند (و به اسلام می‌گروند و به محمد ایمان می‌آورند) ولی بسیاری از ایشان نااهل و کجروند و) بدترین کاری را انجام می‌دهند. ای فرستاده‌ی (خدا، محمد مصطفی)! هر آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده است (به تمام و کمال و بدون هیچ گونه خوف و هراسی، به مردم) برسان (و آنان‌ را بدان دعوت کن)، و اگر چنین نکنی، رسالت خدا را (به مردم) نرسانده‌ای (و ایشآن‌را بدان فرا نخوانده‌ای؛ چرا که تبلیغ جمیع اوامر و احکام بر عهده‌ی توست، و کتمان جزء از جانب تو، کتمان کل به شمار می‌رود). و خداوند تو را از (خطرات احتمالی کافران و اذیت و آزار) مردمان محفوظ می‌دارد. (زیرا سنت خدا بر این جاری است که باطل بر حق پیروز نمی‌شود و) خداوند گروه کافران (و مشرکانی را که در صدد اذیت و آزار تو بر می‌آیند و می‌خواهند برابر خواست آنان دین خدا را تبلیغ کنی، موفق نمی‌گرداند و ایشان ‌را به راه راست) هدایت نمی‌نماید. ای (فرستاده‌ی خدا، محمد مصطفی)! بگو: ای اهل کتاب، شما بر هیچ (دین صحیحی از ادیان آسمانی پایبند) نخواهید بود، مگر آنکه (ادعاء را کنار بگذارید و عملاً احکام) تورات و انجیل وآنچه از سوی پروردگارتان (به نام قرآن) برایتان نازل شده است بر پا دارید (و در زندگی پیاده و اجراء نمایید) ولی (ای پیغمبر، بدان که) آنچه بر تو از سوی پروردگارت نازل شده است، بر عصیان و طغیان و کفر و ظلم بسیاری از آنان می‌افزاید (و این قرآن به خاطر روح لجاجت کافران در آنان تأثیر معکوس می‌نماید)! بنابراین، (آسوده خاطر باش و) بر گروه کافران غمگین مباش».

همانا آنچه بر اهل کتاب نازل شده و به اقامه‌ی آن مأمور شده‌اند، همان چیزی است که بر پیامبر صلی الله علیه وسلم  نازل شده و به تبلیغ آن مأمور شده است، که از جمله‌ی آن نبوت پیامبر صلی الله علیه وسلم  است؛ به دلیل این فرموده‌ی خداوند:

« الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبَاتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَائِثَ وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذِینَ آَمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ »(اعراف / 157)

«همان‌ها که از فرستاده (خدا)، پیامبر «امّی» پیروی می‏کنند، پیامبری که صفاتش را، در تورات و انجیلی که نزدشان است، می‏یابند آن‌ها را به معروف دستور می‏دهد، و از منکر باز میدارد أشیاء پاکیزه را برای آن‌ها حلال می‏شمرد، و ناپاکیها را تحریم می کند و بارهای سنگین، و زنجیرهایی را که بر آن‌ها بود، (از دوش و گردنشان) بر می‏دارد، پس کسانی که به او ایمان آوردند، و حمایت و یاریش کردند، و از نوری که با او نازل شده پیروی نمودند، آنان رستگارانند».

و این همان نبوت پیامبر صلی الله علیه وسلم  است که به طغیان و کفر اهل کتاب افزود نه امامت علی رضی الله عنه  و دیگر ائمه؛ چون خداوند متعال هرگز آن‌را ذکر نکرده و در نظر اهل کتاب مکتوب نبوده و از آنان مطالبه نشده است. و «امامت» مورد بحث میان پیامبر صلی الله علیه وسلم  و اهل کتاب نبوده تا بر کفر و عصیان آنان چیزی را بیفزاید یا چیزی از آن‌را بکاهد.

همانا « وَمَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ» در آیه‌ی 68 همان « وَمَا أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ» در آیه‌ی 66، و « مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ» در آیه‌ی 67 است، پس این آیات چه ارتباطی با «امامت» دارند و «امامت» چه ارتباطی با این آیات دارند؟

 

معنی آیه:

این آیه فرمانی است از جانب خداوند متعال به پیامبرش صلی الله علیه وسلم  که تمامی آنچه که بر پیامبر صلی الله علیه وسلم  نازل شده بدون استثناء به مردم تبلیغ نماید، اگر چه کافران و منافقان و کسانی که در دلشان بیماری دارند، آن‌را ناپسند بدانند و از آن بدشان آید. در نتیجه، علیه پیامبر صلی الله علیه وسلم  دسیسه چینی کنند و قصد اذیت یا کشتن او را داشته باشند. پس انجام دهند آنچه که می‌خواهند؛ چرا که خداوند او را از اذیت و آزار و قصد سوء دشمنان حمایت و محافظت می‌کند. پس اگر به خاطر ترس و تقیه چیزی را از آنچه که بر او نازل شده کتمان نماید، هیچ عذری در کتمان آن برایش نمانده است، و گرنه پیامبر صلی الله علیه وسلم  وظیفه‌ی تبلیغ رسالت را ادا نکرده است. همانا تبلیغ باید به گونه‌ی کامل و فراگیر و همه جانبه باشد، و این به حمایت کامل و همه جانبه احتیاج دارد، که تنها خداوند، قادر به این کار است. به همین خاطر این را برای پیامبرش عهده‌دار شده و می‌فرماید:

« وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ»

«و خداوند تو را از (خطرات احتمالی کافران و اذیت و آزار) مردمان محفوظ می‌دارد».

و این خاص پیامبر صلی الله علیه وسلم  است. اما مسلمان عادی به تبلیغ تمامی آنچه که از سوی خدا نازل شده، مکلف نیستند مگر در حد توانایی‌شان. پس اگر وی از قتل یا آزار شدید بر جانش ترسید، تبلیغ از وی ساقط می‌شود، زیرا خداوند می‌فرماید:

« لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا »(بقره / 286)

«خدا کسی را جز به اندازه‌ی توانایی‌اش مکلف نمی‌نماید».

و پیامبر صلی الله علیه وسلم  می‌فرماید: «مَنْ رَأَی مِنْکُمْ مُنْکَرًا فَلْیُغَیِّرْهُ بِیَدِهِ، فَإِنْ لَمْ یَسْتَطِعْ فَبِلِسَانِهِ, فَإِنْ لَمْ یَسْتَطِعْ فَبِقَلْبِهِ, وَذَلِکَ أَضْعَف الْإِیمَان».( مسلم، أبو داود، ترمذی، نسائی و ابن ماجه)

«هر یک از شما کار ناپسندی را دید، با دستش مانع از آن شود و آن‌را تغییر دهد. اگر نتوانست با زبانش این کار را انجام دهد و اگر نتوانست با قلبش این کار را انجام دهد. و این ضعیف‌ترین حد ایمان است».

اما پیامبر صلی الله علیه وسلم  در حد توانش است که تمامی آنچه که بر او نازل شده تبلیغ نماید، زیرا خداوند متعال شخصاً حفظ و حمایت او را عهده‌دار شده است. به همین خاطر پیامبر صلی الله علیه وسلم  هنگامی که این آیه نازل شد، محافظان و نگهبانانش را روانه‌ی خانه‌هایشان کرد؛ از عایشهل روایت است که می‌گوید: رسول الله صلی الله علیه وسلم  تا هنگام نزول آیه‌ی « وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ »محافظت و پاسداری می‌شد، پس از نزول آن سرش را از پنجره بیرون آورد و فرمود: ای مردم! از کنار من بروید، زیرا خدا از من حمایت و محافظت می‌کند».( ترمذی و حاکم و بیهقی»

همانا کسی که جهت اثبات امامت به این آیه استدلال می‌کند، نیاز دارد به این‌که‌ این معنای آیه – که برایش بیان کردیم – را به طور قطع و جزم نفی کند، و همچنین نیاز دارد به این‌که‌ آن معنایی را که خود می‌گوید به طور قطع و جزم اثبات نماید که هر دو محال است. پس استدلال به این آیه باطل و ساقط می‌گردد.

 

توصیه می شود به سایت اسلام تکس مراجعه کنید.

 

والله اعلم

وصلی الله وسلم علی محمد و علی آله و اتباعه الی یوم الدین

سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت

IslamPP.Com