::ISLAMPP.COM::     دانلود کل سایت بصورت آفلاین! کلیک کنید
 

نمايش فتاوى

 

فتاوى -->> -->>  فتواى انتخاب شده

برادرش مرتد شده، آیا می تواند همچنان او را دوست داشته باشد؟
شماره فتوى 8803

تعداد بازديد 6064

فرستادن به دوست 

 چاپ كردن

تاريخ اضافه 2013-12-12

 

برادر بزرگترم با یک دختر نصرانی آشنایی پیدا کرد و پس از مدتی از اسلام خارج شد و بر آیین نصرانیت قرار گرفت! بسیار تلاش کردیم تا وی را توجیه کنیم اما فایده ای نداشت، برای همین پدر و مادرم از او برائت جستند، برادرم با آن دختر ازدواج کرد و حتی بچه دار هم شد، ما چکار کنیم چراکه همچنان مثل گذشته او را دوست می داریم، او برادرم است، و احساس غم و اندوه را از چشمان پدر و مادرم در این مدت زمان احساس می کنم؟


الحمدلله،

 این کاملا طبیعی است که حزن و اندوه و غصه والدین شما را فرا بگیرد، چراکه مصیبتی بزرگتر از مصیبت دین بر آدمی نیست، و این درحالیست که محبت فرزند در قلب پدر و مادر انکار نشدنی نیست.

لازمست بدانیم که محبت طبیعی که معمولا بین نزدیکان انسان وجود دارد قابل دفع نیست، اما اگر آن شخص کافر باشد در اینحالت برای مسلمان جایز نیست که علاوه بر محبت طبیعی محبت دینی هم نسبت به وی داشته باشد، الله متعال در قرآن کریم محبت پیامبر صلی الله علیه وسلم نسبت به ابوطالب – عمویش – را برای ما بیان کرده درحالیکه ابوطالب کافر بود، ولی این محبت فقط یک محبت طبیعی بود.

الله متعال درباره اشتیاق پیامبر صلی الله علیه وسلم برای ایمان آوردن ابوطالب می فرماید : « إِنَّکَ لَا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَن یَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ» (قصص 56).

یعنی : «در حقیقت‌ تو هر کس‌ را که‌ دوست‌ داری‌» از مردم‌ «نمی‌توانی‌ هدایت‌ کنی‌» و این‌ امر در حوزه‌ اراده‌ و اختیار تو نیست‌ «بلکه‌ خداوند هر کس‌ را که‌ بخواهد» هدایت‌ کند «هدایت‌ می‌کند و او به‌ هدایت‌شدگان‌» یعنی: به‌ کسانی‌ که‌ پذیرنده‌ هدایت‌ و مستعد و سزاوار آن‌ هستند «داناتر است‌».

شیخ صالح فوزان در توضیح این آیه می فرماید : «خداوند این آیه را در مورد ابوطالب نازل فرمود : (تو نمی‏توانی کسی را که دوست داری هدایت کنی)؛ یعنی ای پیامبر! (نمی توانی هدایت کنی) چون هدایت (آنکسی که دوستش داری) در دست تو نیست چه عمویت باشد یا دیگر بستگانت، که منظور از محبت در اینجا محبت طبیعی است نه محبت دینی، چرا که محبت دینی در حق مشرک جایز نیست حتی اگر نزدیکترین مردم به شخص باشد، چنانکه می فرماید : « لَا تَجِدُ قَوْمًا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ یُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ کَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِیرَتَهُمْ» (مجادله 22). یعنی : «هیچ قومی را که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمی‏یابی که با دشمنان خدا و رسولش دوستی کنند، هر چند پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشاوندانشان باشند»، پس مودت و محبت دینی (در حق کفار) جایز نیست، اما محبت طبیعی داخل در امور دینی نمی شود» " إعانة المستفید بشرح کتاب التوحید " ( 1 / 356 ) .

و شیخ عبد الرحمن البرَّاک می گوید : «دو نوع محبت داریم : محبت طبیعی مثل محبت انسان به زن و فرزند و اموالش، که این محبت در این آیه مذکور است : «وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ» (روم 21). یعنی : «و از نشانه‏های او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد؛ در این نشانه‏هایی است برای گروهی که تفکّر می‏کنند». و دیگری محبت دینی است مثل محبت خدا و پیامبران و محبت آنچه خدا و رسولش دوست دارند از قبیل اعمال و اقوال و اشخاص . می فرماید : « فَسَوْفَ یَأْتِی اللّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ » (مائده 54). « خداوند قومی را می‏آورد که آنها را دوست دارد و آنان (نیز) او را دوست دارند». و پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود : « مَثَلُ الْمُؤْمِنِینَ فِی تَوَادِّهِمْ، وَتَرَاحُمِهِمْ، وَتَعَاطُفِهِمْ مَثَلُ الْجَسَدِ ..» متفق علیه . یعنی : « مثال مؤمنان در دوستی و مهربانی و دلسوزی و رحم و توجه کردن به همدیگر، مثل بدن است ..».

رابطه و تلازمی بین این دو محبت هم وجود ندارد، یعنی محبت طبیعی ممکن است همراه بغض دینی باشد، مثل محبت والدین مشرک؛ که بغض (نسبت به عقیده آنها) بخاطر خداوند واجب است، و همزمان این امر منافاتی با محبت آن دو به مقتضای طبیعت ندارد، چرا که انسان بر محبت والدین و نزدیکانش سرشته شده است (یعنی فطرت اوست و از نظر خلقت بسوی آن کشانده می شود) چنانکه پیامبر صلی الله علیه وسلم عمویش (ابوطالب) را به سبب قرابتش دوست داشت درحالیکه او کافر بود، خداوند متعال می فرماید : « إِنَّکَ لَا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَن یَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ» (قصص 56). یعنی : «در حقیقت‌ تو آنکس‌ را که‌ دوست‌ داری‌ نمی‌توانی‌ هدایت‌ کنی‌ بلکه‌ خداوند هر کس‌ را که‌ بخواهد هدایت‌ می‌کند».

و از همین جنس محبت : مثل محبت همسر کتابی (یهودی یا نصرانی) است، که به دلیل کفرش بایستی نسبت به وی بغض دینی داشت، و همزمان این امر مانع آن نخواهد بود که او را (به دلیل رابطه زناشویی) دوست داشت مثل محبتی که بین زن و شوهر وجود دارد، پس از یک وجه محبوب اوست و از وجه دیگر مبغوض، و (امثال این) بسیار است ..» بنقل از سایت رسمی شیخ با شماره فتوای (18602).

احتمال دارد که یکسری شبهات در ذهن او ایجاد شده است که نیاز به پاسخگویی دارند، اگر آن شبهات از ذهن او پاک شوند شاید مجددا به اسلام داخل شود که از الله متعال مسئلت داریم این اتفاق بیافتد، ولی اگر همچنان بر کفرش اصرار ورزید، پس بدانید که این می تواند آزمایش و امتحانی برای شما هم باشد؛ باید صبور باشید و آنگونه که خدا و رسولش دوست دارند رفتار کنید. مگر داستان نوح علیه السلام و پسرش را بیاد نمی آورید که نوح با حزن و اندوه فرزند کافرش را قبل از غرق شدن ندا می دهد تا شاید وارد کشتی شود، اما فرزند إبا می ورزد و همراه کافرین از هلاک شوندگان می شود، و نه اینکه پیامبر صلی الله علیه وسلم عمویش ابوطالب را تا لحظه آخر حیاتش به توحید و ایمان دعوت نمود ولی نپذیرفت و بر کفر از دنیا رفت، و مگر ابراهیم علیه السلام پدرش را دعوت ننمود و برای هدایتش تلاش نکرد ولی نپذیرفت ..

آنچه بر شما لازمست اینست که با برادر خود حُسن تعامل داشته باشید و ارتباط خود را قطع نکنید، و به او هدیه دهید و سخن نیکو زنید، و در نصیحت و هدایت او تلاش کنید، و مدام از الله متعال بخواهید که سینه او را برای اسلام بگشاید و بازگردد و بهتر از سابق شود. همزمان باید در قلب خود از اعتقادات او بیزاری جوئید و نسبت به آن بغض داشته باشید، یعنی نبایستی محبت دینی نسبت به او داشته باشید.

منبع : سایت (الإسلام سؤال وجواب).

 

والله اعلم

وصلی الله علی نبینا محمد وعلی اله وصحبه وسلم

سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت

IslamPP.Com