الحمدلله،
«از جمله ضرورتهای پنجگانه که نصوص کتاب و سنت، دلالت قاطعی بر وجوب محافظت از آن دارد، و امت (اسلام) بر لزوم مراعات آن اجماع دارند؛ حفظ جان انسان است، که در مرتبه دوم بعد از حفظ دین قرار دارد، حال چه در شکم مادر باشد و روح در آن دمیده باشد، و یا تازه متولد شده باشد، و چه سالم و بدون آفت باشد و یا معلول و بیمار باشد، و چه امید بهبودی وی باشد یا نباشد.. در هر حال سقط آن مادام که روح در وی دمیده شده باشد جایز نیست، و یا خوردن دارویی که بر حیات جنین تاثیر بگذارد و آنرا بیاندازد جایز نیست؛ هرچند که هدف از آن آسایش و راحتی بچه یا سرپرستش باشد و یا بقصد زدودن مجتمع از انسانهای معلول و مثل آن باشد، به دلیل آنکه خدای متعال می فرماید : « وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ » (اسراء 33). یعنی : « و نفسی را که خداوند حرام کرده است جز به حق نکشید». و همچنین ثابت شده که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند : «لا یَحِلُّ دَمُ امْرِئ مُسْلِمٍ إِلاَّ بِإِحْدَی ثَلاثٍ: النَّفْسُ بِالنَّفْسِ، وَالثَّیِّبُ الزَّانِی، وَالتَّارِکُ لِدِینِهِ الْمُفَارِقُ لِلْجَمَاعَةِ». یعنی : « ریختن خون هیچ شخص مسلمانی جایز نیست مگر بخاطر یکی از این سه مورد : اگر انسان دیگری را بکشد، کشته می شود. فردی که ازدواج کرده باشد و بعد از آن، مرتکب زنا شود و کسی که از دین خارج شود و جماعت مسلمانان را رها کند» به روایت بخاری و مسلم .
بایستی از اینکار ممانعت کرد، و نباید از طولانی شدن معالجه دلتنگ شوند، و از حُسن عاقبت آن نا امید نشوند، چرا که تمام امورات به دست خداوند است و هرگونه بخواهد در آن تصرف می کند، و این وضعیت نباید راه معالجه را بر آنان ببندد و مرگ بچه را انتخاب کنند، چه بسیار بیمارهایی بودند که درمان ناپذیر بودند و احوالش به دشواری و خطر گرائیده ولی الله متعال وی را شفاء بخشیده، و (بلعکس)؛ چه بسیار بیمارهایی که درمان پذیر بودند و امید شفا داشتند اما به رغم معالجه مردند. مبادا که مهارت و تجارب پزشکی باعث شود که گمان (و تشخیص) خود را قطعی بدانند و انتظارات و توقعات خود را واقعی بیابند؛ چه بسیار از گمانها که دروغ درمی آیند، و چه بسیار از توقعات که اشتباه درمی آیند (و به واقعیت نمی رسند).
و بدانند که ما باید اسباب را بکارگیریم وگرنه شفاء تنها از خداوند است، زمان مرگ را تنها او تعالی می داند و جز او کسی بدان علم ندارد. بر حاکمان و مسئولین لازمست که امکانات معالجه و پزشک و دستگاههای پزشکی و بیمارستان را برای (عامه مردم) فراهم کنند، چرا که همه مسئول زیردستان خود هستند ..
برای آنها روا نیست که معالجه را رها کنند و در آن کوتاهی نمایند و از بکارگیری اسباب شفاء امتناع ورزند.
وانگهی وجود افراد معلول ذهنی و جسمی و بیماران مزمن برای بندگان خیر است و موجب یادآوری عظمت حکمت خداوندی می شود و اینکه او تعالی هر چه را بخواهد قدرت انجامش را دارد، و موجب یادآوری نعمت سلامت برای کسانی می شود که مبتلاء به این امراض نیستند، پس باید او را سپاس گویند و اطاعتش کنند».
وبالله التوفیق ، وصلی الله علی نبینا محمد وآله وصحبه وسلم . با تصریف
"فتاوی اللجنة الدائمة للبحوث العلمیة والإفتاء" (24/389) .
شیخ عبد العزیز بن عبد الله بن باز ... شیخ عبد الرزاق عفیفی ... شیخ عبد الله بن غدیان ... شیخ عبد الله بن قعود .
به فتوای (4436) و (7882) نیز مراجعه کنید.
والله اعلم
وصلی الله علی نبینا محمد وعلی اله وصحبه وسلم
سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت
IslamPP.Com |