::ISLAMPP.COM::     دانلود کل سایت بصورت آفلاین! کلیک کنید     ::ISLAMPP.COM::     @ توجه توجه @ به سؤالات تکراری پاسخ داده نخواهد شد، پس لطفا قبل از ارسال سوال، در سایت جستجو کنید@

 اخبار جديد

صفحه أصلى

فتاواى متن

فتاواى صوتى

فتاواى تصويرى

گروهبندى فتاوى

كتابخانه فتاوى

جديدترين فتاوى

دانلود کتاب

اصول و تعبير خواب

فرستادن سؤال

جستجو در سايت

پيشنهادات و انتقادات

ارتباط با ما

درباره ما

آمار سايت

7312770 تعداد بازديد سايت

29705 تعداد كل فتاوى

9091 تعداد فتاواى متن

11381 تعداد فتاواى صوتى

9233 تعداد فتاواى تصويرى

170146178 تعداد كل فتاواى خوانده وشنيده شده

120240 تعداد كل فتاواى ارسال شده

مقاله هاي
<
  حکم جشن به مناسبت شب اسرا و معراج
 

نويسنده:سايت جامع فتاوي اهل سنت و جماعت

تعداد بازديد 41669

فرستادن به دوست 

  چاپ كردن

تاريخ اضافه 2011-07-17

 

حكم جشن به مناسبت شب اسرا و معراج

 

شيخ عبدالعزيز ابن باز رحمه الله

الحمد لله و الصلاه و السلام علي رسول الله و علي آله و صحبه

اما بعد: شكي نيست كه اسرا و معراج يكي از آيات بزرگ الهي است كه بيانگر ‏صداقت رسول او تعالي، محمد صلی الله علیه وسلم و عظمت مقام ايشان در نزد الله ‏است همان طور كه اين دو (معجزه) از ادلهي بيانگر قدرت حيرتآور الله و بالاتر ‏بودن او تعالي از تمام مخلوقاتش است.‏

‏ الله ميفرمايد:« سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ ‏الأقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّه هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ (١)»‏

‏ (پاك و منزه است آن ذاتي كه بندهاش را در يك شب، از مسجدالحرام به مسجد ‏الاقصي- كه گرداگردش را پر بركت ساختهايم- برد تا برخي از آيات او به او نشان ‏داده شود؛ چرا كه او شنوا و بيناست). «اسراء /1»‏

از رسولالله صلی الله علیه وسلم به صورت متواتر ثابت است كه به آسمان برده شد و ‏تمام دربهاي آسمان به روي ايشان باز گرديد و از آسمان هفتم بالاتر رفت و ‏پروردگارش هر چه ميخواست با اوصحبت كرد و نمازهاي پنجگانه را بر او فرض ‏نمود. ابتدا الله تعالی بر بندگانش پنجاه نماز را فرض كرد. اما پيامبر صلی الله علیه ‏وسلم پياپي به الله رجوع كرد و تقاضاي تخفيف نماز را كرد. تا اين كه الله آن را به ‏پنج وقت تخفيف داد و اجر و پاداش پنجاه وقت را براي او مقرر فرمود چون هر ‏نيكي ده برابر ميشود، لذا بايد سپاس و شكر الله را بر تمام نعمتهايش به جا آوريم.‏

اين شبي بود كه اسرا و معراج در آن به وقوع پيوست، در احاديث صحيح تعيين نشده ‏كه اين ماجرا در ماه رجب يا ماهي ديگر اتفاق افتاده است و هر چه در احاديث ‏درباره تعيين اين شب آمده از نظر صاحبنظران علم حديث از پيامبر صلی الله علیه ‏وسلم ثابت نيست و در به فراموشي سپردن زمان دقيق اين شب الله را حكمتي رسا ‏است و حتي اگر اين شب مشخص ميشد، براي مسلمانان جايز نبود در اين شب ‏عبادتهايي را بصورت اختصاصي انجام ميدادند و برايشان جايز نيست كه در آن ‏شب جشن بگيرند. چرا كه پيامبر صلی الله علیه وسلم نه عبادتي را به اين شب ‏اختصاص دادند و نه در اين شب جشن گرفتند. و اگر جشن به اين مناسبت مشروع ‏ميبود، به طور قطع پيامبر صلی الله علیه وسلم به صورت قولي يا عملي آن را براي ‏امت بيان ميكردند. اگر جشني برگذار ميشد حتما همه ميدانستند و مشهور بود و ‏صحابه آن را نقل ميكردند.‏

ترديدي نيست كه اصحاب پيامبر صلی الله علیه وسلم هر چه امت نياز داشته است از ‏پيامبر صلی الله علیه وسلم روايت كردند و در نقل هيچ چيزي از مسايل دين كوتاهي ‏نكردند بلكه در اعمال خير از همه جلوتر بودند لذا اگر جشن به مناسبت اين شب ‏مشروع ميبود آنان از همه سبقت ميگرفتند.‏

پيامبر صلی الله علیه وسلم از همهي مردم به مردم خيرخواهتر بود، رسالت خود را به ‏بهترين شكل ابلاغ نمود و امانت را ادا كرد. اگر جشن و احترام اين شب جزو دين ‏ميبود، به طور قطع پيامبر صلی الله علیه وسلم از آن غفلت نميورزيد و آن را كتمان ‏نميكرد. وقتي در اين مورد هيچ گونه جشن و احترامي وجود ندارد، مشخص ميشود ‏كه جشن به اين مناسبت و تعظيم آن در اسلام جايگاهي ندارد، در حالي كه الله دين ‏خود را براي امت تكميل نموده و نعمتش را تمام كرده است.‏

به اين ترتيب چيزي را كه الله اجازه نداده، و از دين نيست، رد كرده است.‏

الله ميفرمايد:« الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإسْلامَ ‏دِينًا »‏

‏(امروز دين شما را برايتان كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم). ‏‏«مائده/3»‏

و ميفرمايد:« أَمْ لَهُمْ شُرَكَاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّينِ مَا لَمْ يَأْذَنْ بِهِ اللَّهُ وَلَوْلا كَلِمَةُ ‏الْفَصْلِ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ (٢١)» «شوري/21»‏

‏(آيا معبوداني دارند كه بدون اذن الله آئيني براي آنها ساختهاند، اگر مهلت معيني ‏براي آنها نبوده به نابوديشان حكم ميشد [دستور عذاب صادر ميگشت] و براي ‏ظالمان عذاب دردناكي است). ‏

در احاديث صحيح از پيامبر صلی الله علیه وسلم ثابت است كه از بدعتها برحذر ‏داشته و تصريح كرده كه بدعتها گمراهي است و به امت هشدار داده است كه در ‏معرض خطر بزرگي قرار دارند تا از مبتلا شدن به آن متنفر باشند، از جمله:‏

در صحيحين از عايشه رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا روايت است كه پيامبر صلی الله علیه وسلم ‏فرمود: «مَن أحدَثَ في أمرِنا هذا ما لَيسَ فيهِ فَهُوَ رَدٌّ»: (هر كسي در دين ما  چيزي ‏پديد آورد كه از آن نباشد، مردود است).‏

در روايت مسلم آمده: «مَن عَمِلَ عَمِلاً لَيسَ عَلَيهِ أمرُنا فَهُوَ رَدٌّ»: (هر كس عملي ‏انجام دهد كه طبق دستور ما نباشد،آن عمل مردود است).‏

در صحيح مسلم از جابر رضی الله عنه روايت است كه: رسول الله صلی الله علیه وسلم ‏در سخنراني روز جمعهاش ميفرمود: «أمّا بَعدُ فَإنَّ خَيرَ الحَديثِ كِتابُ اللهِ، وَ خَيرَ ‏الهَديَ هَديُ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه وسلم ، وَ شَرَّ الأُمُورِ مُحدَثاتُها، وَ كُلَّبِدعَةٍ ضَلالَةٌ»: ‏‏(اما بعد: همانا بهترين سخنها كتاب الله است و بهترين روشها، روش محمد صلی ‏الله علیه وسلم است و بدترين امور، امور نوپيداست و هر بدعتي گمراهي است).‏ ‏ ‏نسائي با سند جيد اضافه كرده است: «وَ كُلّ ضَلالَةٍ في النّارِ»: (و هر گمراهي در ‏آتش است).‏

همچنين در سنن از عرباض بن ساريه رضی الله عنه روايت است كه: «صَلَّي لَنا ‏رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه وسلم الفَجِرَ، ثُمَّ أقبَلَ عَلَينا فَوَعَظَنا مَوعِظَةً بَليغَةً ذَرَفَت لَها ‏الأعيُنُ، وَ وَجِلَت مِنها القُلوبُ. قُلنا أو قالوا: يا رَسولَ اللهِ؛ كَأنَّ هذِهِ مَوعِظَةُ مُوَدِّعٍ ‏فَأؤصِنا. قالَ: أُوصيكُم بِتَقوَي اللهِ وَ السَمعِ وَ الطّاعَةِ؛ وَ إن كانَ عَبدًا حَبَشِيًّا؛ فَإنَّهُ مَن ‏يَعِش مِنكُم يَرَي بَعدي اختِلافًا كَثيرًا؛ فَعَلَيكُم بِسُنَّتي و سُنَّةِ الخُلَفاءِ الرّاشدينَ ‏المَهدِيِّينَ، و عَضُّوا عَلَيها بِالنَّواجِذِ، و إيّاكُم و مُحدَثاتِ الأمورِ؛ فَإنَّ كُلَّ مُحدَثةٍ بِدعَةٌ، ‏و إنَّ كُلَّ بِدعَةٍ ضَلالَةٍ»:‏

‏ (رسول الله صلی الله علیه وسلم  نماز صبح را براي ما خواند. سپس رو به ما كرد و ‏سخنان رسايي را براي ما ايراد فرمود كه از چشمها اشك جاري شد و قلبها به ‏تپش افتاد. گفتيم يا گفتند: يا رسول الله! گويا اين موعظهي شما موعظهي خدا ‏حافظي است! پس ما را وصيت كن! فرمود: شما را به رعايت تقواي الهي و شنيدن ‏حرف حق و اطاعت از الله و رسول صلی الله علیه وسلم وصيت ميكنم. اگر چه ‏غلامي حبشي باشد، چرا كه هر كس از شما بعد از من زنده باشد اختلافهاي زيادي ‏را مشاهده خواهد كرد. پس بر شماست كه راه و روش من و خلفاي راشدين را با ‏دندان محكم بگيريد. و شما را از چيزهاي نوپيدا بر حذر ميدارم و هر چيز نوپيدايي ‏بدعت است و هر بدعتي گمراهي است).‏ ‏ احاديث به همين معنا زياد است.‏

از اصحاب پيامبر صلی الله علیه وسلم و سلف صالح بعد از آنها نيز ثابت است كه ‏امت را از بدعتها بر حذر داشته و ترساندهاند، چرا كه بدعتها بمنزله ي افزودن بر ‏دين و شريعتي است كه الله اجازه نداده چيزي به آن اضافه شود و انجام بدعت تشبيه ‏به دشمنان الله (يهود و نصارا) است كه چيزهايي به دين خود افزودند و بدعتهايي ‏پديد آوردند كه الله اجازه نداده است، چون لازمهي عمل به بدعت ناقص دانستن دين ‏اسلام و متهم كردن اين دين به عدم تكميل بودن است، به اين ترتيب روشن است كه ‏در اين امر فسادي بزرگ، منكري زشت و مخالفت با آيهي: « الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ ‏دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي»‏

‏(امروز دين شما را كامل كردم و نعمتم را بر شما به اتمام رساندم) «مائده/3» وجود ‏دارد.‏

و نيز مخالفت صريح با احاديث زيادي از پيامبر صلی الله علیه وسلم است كه از ‏بدعت بر حذر داشته و (به ما دستور داده) از آن متنفر و بيزار باشيم.‏

اميد است دلايلي را كه يادآور شديم براي فرد جوياي حق در پرهيز از اين بدعت ‏يعني: جشن شب اسرا و معراج كافي و قانعكننده باشد و بداند كه اين عمل در دين ‏اسلام جايگاهي ندارد.‏

از آنجايي كه الله نصيحت مسلمانان و بيان آنچه برايشان از دين مشروع قرار داده، ‏واجب گردانيده و كتمان علم را تحريم كرده است، شايسته دانستم كه به برادران ‏مسلمانم بگويم اين عمل كه در بسياري از شهرها رواج پيدا كرده است، تا جايي كه ‏برخي از مردم گمان ميكنند جزء دين است، بدعت است.‏

از الله تعالي ميخواهم كه حال تمام مسلمانان را اصلاح گرداند و به همه فهم (صحيح) ‏دين را عنايت فرمايد و به ما مسلمانان توفيق دهد كه به حق تمسك جوييم و بر آن ‏پايدار باشيم و مخالفت با آن را ترك نماييم. «انه ولي ذلك و القادر عليه» وصلي الله ‏و سلم و بارك علي عبده و رسوله نبينا محمد و آله و صحبه.‏

‏ شيخ ابن باز كتاب التحذير من البدع ‏ص(20-16)‏